به گزارش جام جم آنلاین ، به نظر میرسد پروژه خصوصیسازی به بنبست رسیده است. دلایل بسیار وسیعی برای آن وجود دارد. بسیاری از کارشناسان وضعیت اقتصادی کنونی کشور و مباحث کلان مربوط به آن را در ناکامی پروژه خصوصیسازی دخیل میدانند وعدهای دیگر نیز نوع مدیریت حاکم بر خصوصیسازی را دلیل اصلی ناکامی در بسیاری از شرکتها و تولیدیهای خصوصی قلمداد میکنند. برای واکاوی دلایل شرایط نهچندان مطلوب پروژه خصوصیسازی پیش از هر چیزی باید به کدام مورداشاره داشت؟
فقدان افراد متخصص
درروند خصوصیسازی یکی از اصلیترین مواردی که دیده شد به نحوه مدیریت برمیگردد. درواقع بسیاری از کارشناسان اعتقاددارند مدیریت آگاهی بر واحدهای خصوصی اعمال نشد و مهمترین عاملی که افراد را به سطوح مدیریت در پروژه خصوصیسازی رساند فقط به مسائل مالی و بهعبارتدیگر قدرت مالی این مدیران غیرمتخصص برمیگشت. بنابراین مدیر و مدیریت میتواند نخستین پاسخ به این سؤال باشد.
احمد پور فلاح، عضو اتاق بازرگانی در این رابطه در گفتوگو با جام جم آنلاین عنوان کرد: دولت هدفی را دنبال میکرد و قصد داشت خصوصیسازی را به سرانجام برساند اما این هدف عملی نشد. برنامه موردنظر بهاینعلت به پروژه کاملی تبدیل نشد که کار را به اهلش واگذار نکردند. اگر روند خصوصیسازی به افراد متخصص و آگاه به علم این موضوع واگذار میشد نتایج متفاوتی را شاهد بودیم. میزان تولید در کشور بالا میرفت و سطح اشتغال نیز با رشد مواجه میشد. شرایط اقتصادی در ادامه بهتر میشد و از این رهگذر همه نفع میبردند. اما افراد متخصصی روی کار نیامدند که چنین وضعیتی را رقم بزنند. این افراد هم باعث خسارت خودشان شدند و هم خسارت دیگران را به وجود آوردند. درواقع به هم ریختن وضعیت اقتصادی کشور تا حد زیادی به آنها مربوط است.
پولِ بیشتر، خریدِ بیشتر
نخستین موجی که در پروژه واگذاری شرکتها به بخش خصوصی پیش آمد، موج ورود افراد پولدار و سرمایهدار درست از آغاز پروژه خصوصیسازی آغاز شد و همچنان ادامه دارد. افرادی بدون علم مدیریت و آگاهی حتی بدوی نسبت به شرایط اقتصادی خود را وارد بحث واگذاری به بخش خصوصی کردند و واحدهای تولیدی و شرکتهای متعددی را خریداری کردند. مدیریت آنها اما هیچ نفعی به دنبال نداشت. بسیاری از شرکتها به مرز تعطیلی رسیدند و کارگران و کارمندان متعددی شغل خود را از دست دادند. پرداخت نشدن چندین ماهه حقوقها رهآورد دیگری از این وضعیت بود، وضعیتی که هماکنون باعث شکلگیری اعتراضات مستمر در استان خوزستان شده است و همچنان هم ادامه دارد.
پور فلاح دراینباره نیز تصریح کرد: متأسفانه روند خصوصیسازی در کشور بهگونهای بود که نتایج مثبتی به دنبال نداشت. درواقع هرکسی که پول بیشتری داشت میتوانست اقدام به خرید شرکتها و تولیدیها کند. اما ایکاش فقط بحث پول در میان بود. متأسفانه عدهای با کمترین سواد و علم اقتصادی و تنها بر اساس ضابطه و زد و بند، مالکیت برخی از شرکتها و تولیدیها را بر عهده گرفتند و ضربه سختی به اقتصاد کشور زدند. این افراد بههیچعنوان صلاحیت این را نداشتند که مالک یا مدیریت یک مجموعه تولیدی را بر عهده بگیرند. خریداران منفعتطلب نیز رقابت سرسختانهای با یکدیگر داشتند و برای خرید یک قطعه زمین رقابت سرسختانهای شکل میگرفت.
از نمونه خارجی، تا نمونه داخلی
بحث واگذاری تولیدیها و شرکتها به بخش خصوصی موضوعی است که در تمامی جهان عمومیت دارد و ملل زیادی مشغول به آن شدهاند، از ممالک غربی تا شرقی. اما چرا این موضوع در ایران فعلاً یک پروژه شکستخورده محسوب میشود؟ اصلاً مگر نمونههای خارجی چهکاری کردند که کاملاً از این شرایط نفع بردند و ساختار اقتصادی خود را متحول کردند؟ یکی از مهمترین مسائل موضوع «تعهد» است. چنین تعهدی در بدنه خصوصیسازی ایران وجود ندارد یا اگر دارد جدی گرفته نشد. اما تعهد به چه چیزی؟
پور فلاح، این عضو اتاق بازرگانی دراینباره نیز یادآور شد: زمانی که بحث یکپارچهسازی آلمان شرقی و غربی پیش آمد، برخی از واحدهای تولیدی به قیمت فقط یک مارک به فروش میرفت. اما کسی که به قیمت یک مارک شرکت یا واحد تولیدی را خریداری میکرد فردی متخصص و با علم نسبت به مسائل اقتصادی بود و تضمین میداد که سطح درآمد و تولید همان واحد را بالا ببرد و از محل همان درآمد قیمت واقعی تولیدی را که در زمان خرید فقط یک مارک خرج آن کرده بود ، بدهد. درواقع او تعهد داشت تا همه وظایف را برآورده سازد در غیراینصورت نمیتوانست بر مالکیت و یا مدیریت خود بر یک مجموعه تولیدی ادامه بدهد.
نتایج یک خصوصیسازی غیرعلمی
وقتی پروژه عظیمی به نام خصوصیسازی به بنبست برسد و در بسیاری از موارد جنبههای مرتبط و غیر مرتبط با آن بهشدت آسیب میبینند. خسارتهای سنگینی به وجود میآید و بیکاری و عدم پرداخت چندین ماهه حقوق یکی دیگر از این موارد است.
عضو اتاق بازرگانی ایران در پایان گفت: بحث واگذاریها به بخش خصوصی در ایران باید با گشادهدستی بیشتری دنبال میشد. مبحث تولید خود یک علم است و نمیتوان هر فردی را وارد آن کرد. نمیتوان افراد غیرمتخصص که علمی از موضوع تولید ندارند به بهانه خصوصی شدن به مدیریت برسند و اینگونه خرابی به بار بیاورند و خسارتهای بسیار کلانی را رقم بزنند. همهچیز باید اصولی و علمی باشد. بسیاری نسبت به این مسئله آگاه نیستند که تولید خود یک علم گسترده است و به این سادگی نمیتوان آن را مدیریت کرد. بههرحال در بحث خصوصی شدن مسائلی پیش آمد که زیبنده کشور نیست. نباید وضع به اینجا میرسید.باید تیمی متعهد و متخصص و بهدوراز هرگونه زد و بندی اجرای پروژه خصوصیسازی را بر عهده بگیرند تا همهچیز به سرانجام برسد. کار به دست اهلش بیفتد بسیاری از گرهها باز میشود.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد